بقایِ نسل اِجبار نیست

بچه دار شدن یعنی هَمرنگِ جماعت شدن.

اَگر بچه ای داشته باشم مثلِ این اَست که میگویَم : من به دنیا آمدم ، مزه یِ زندگی را چشیدَم و این قَدر خوب اَست که اَرزشِ تکثیر دارد.

# میلان کوندرا


+ ما مجبور به اِدامه یِ نسلِ مزخرفِ خودمون نیستیم

  • اِلیــناز ...

یه جورِ دیگه زندگی کن

دارم سعی میکنم که خودمو عادت بدم به بلند بلند خندیدن ،
به الکی خوش بودن ،
به بی بهونه رقصیدن و بلند بلند خوندن با آهنگایِ شادی که نصفِ متنشونم بلد نیستم ،
دارم خودمو عادت میدم به زندگی کردن ،
سخته ،
واسه ماهایی که همیشه تو غَم فرو رفتیم سخته!!
واسه کسی که هر دفعه بلند خندیده گفته حتماََ بعدش یه اِتفاقی میفته که اَشکَمو دربیاره و سریع نیشِ تا بَناگوش بازشو بسته سخته ،
اَما سعی خوبه ، سَعی کن ...

  • اِلیــناز ...

هیچوقت نزار بفهمه دوسِش داری

اَگه حِس کردی یه جِن تو اُتاقته ،

بهِش بگو دوسِش داری ، اونَم میذاره میره

:)

  • اِلیــناز ...

بَر کَن دل از کسی که دلَش مایلِ تو نیست!

ما مقاومت میکنیم در برابرِ دیدنِ آدمایِ دیدنیِ زندگیمون ،
مثل یه اُتوبوسِ شلوغ و نگاهِ خیره یِ کسی که بهِمون زُل زده و ما نمیخوایم باهاش چِشم تو چِشم بشیم و
خیره شدیم به کسی که حواسِش بهِمون نیست ...

#دست نوشته هایِ من برایِ تو

  • اِلیــناز ...

قهرمانایِ فراموش شده

هر آدمی یه قهرمان تو زندگیش داره ،

قهرمان صرفاََ یه آدمِ قوی و چهارشونه با یه خطِ مَحو تو اَبرو ، یا قَد بلند و با یه صِدایِ بَم نیست.

قهرمان یه دخترِ عجیب غریب و هفتاد و هفتاد رنگ و سانتی مانتالَم نیست.

قهرمان میتونه یه جُفت چشمِ ترجیحاََ مشکی باشه که حتی نشه از ترسِ گُم شدن تو شَب زُل بزنی بهش!

یا موهایی باشه که دستاتو خوب میشناسه ،

یا شایَدم همونی باشه که پشتِت نیست بَرایِ تکیه دادن بهش ،

جلوتَر اَز تو نیست برایِ نشون دادنِ راه ،

دقیقاََ کنارته و هربار که سرِتو برمیگردونی با یه لبخند زُل زده بهت

قهرمان شاید یه لبِ سرخِ کوچیک باشه که همیشه میخنده ؛

وقتِ ترس ، وقتِ دلهره ، وقتِ دل نگرانیا ...

قهرمان میتونه تو باشی برایِ آدمی که نگاهِش به توئه.

گاهی ساده ترین آدمایِ اَطرافمونَن که هرروز نگاشون میکنیم اَما نمی بینیمِشون.همونایی که همه جا هستن مثلِ یه حسِ قَوی که مُدام هُلِت میدن به جلو.

دلیلِ خوابِ خوشِ شَبا و بیداری شدنِ صبح، هَمونقَد خواستنی همونقَد شیرین!!

هوایِ قهرمانایِ زندگیمونو بیشتر داشته باشیم و "همین حالا " بهشون بگیم که حواسِمون به دلاوریاشن تو جنگایِ ما با حالایِ بدمون بوده ، قبل اَز این که مثلِ قصه ها تو یه لحظه اَز دستشون بدیم ...


# دست نوشته هایِ من برایِ تو



  • اِلیــناز ...

شروعـــ

بعد از بلاگفا اینجا دومین صفحه یِ من خواهَد بود ،
این اَفکارمَن که تایپ میشن ...
نیمه شبِ بارونیِ دوازدهمِ آبانِ نود و شِش
  • اِلیــناز ...

بیستـــ هـِـــزار آرزو

🍁 خدایــآ
ماوَرایِ بـاوَر هایَم ،
ماوَرایِ بودن و نبودن هایَم
آنجا دشتی اَست فَراتَر اَز
همه یِ تصوراتِ راست و چَپ ،
" تو " را آنجا خواهَم دید🍁

#مولانایِ جان 💙
__________________________

◼1396/08/12◼
Designed By Erfan Powered by Bayan